آموزش ریاضیات 1 -بخش اول
آموزش دروس
آموزش درس های دبیرستان
نگارش در تاريخ چهار شنبه 1 شهريور 1391برچسب:, توسط محمد قاسمی

آموزش ریاضیات1 بخش اول
فصل اول - بخش اول : مجموعه ها(مجموعه مرجع و اجتماع دو مجموعه و ...) رياضيات اول دبيرستان - آموزش گام به گام



  فصل اول - بخش اول : مجموعه ها(مجموعه مرجع و اجتماع دو مجموعه و ...)

تعريف مجموعه : به تعدادي از اشياء، اعداد ، افراد ، مشخص كه گروهي را تشكيل بدهند و رو به دوازدهم متمايز باشند مجموعه مي گويند. هر يك از اشياء ، افراد، اعداد يك مجموعه يك عضو مجموعه ناميده مي شوند.
N= مجموعه اعداد طبيعي
z= مجموعه اعداد صحيح (مثبت، منفي و صفر)
Q= مجموعه اعداد گويا
R= مجموعه اعداد حقيقي



  نمايش يك مجموعه :

روش هاي گوناگوني براي مشخص كردن يك مجموعه وجود دارد . درهمه اي روش ها بايد دقيقاً مشخص شود كه چه اشيايي عضو مجموعه اند و يا چه چيزهايي عضو مجموعه نيستند.  



  عضو يك مجموعه :

هر يك از اشيايي كه مجموعه را تشكيل مي دهند يك عضو آن مجموعه است و اگر a عضوي مجموعه A باشد مي نويسند a€A ولي مي خوانند در aمتعلق به Aاست. و اگر bعضوي مجموعه A نباشد مي نويسند و مي خوانند b متعلق به A نيست يا b عضو A نيست.  



  مجموعه تهي :

مجموعه اي كه هيچ عضو نداشته باشد به آن مجموعه تهي مي گويند و با نماد {} با نشان مي دهند.  



  مجموعه هاي مساوي :

هر گاه هر يك از عضوهاي مجموعه A متعلق به مجموعه B و هر يك از اعضاء مجموعه B متعلق به مجموعه A مي باشد در اين صورت گفته مي شود A=B در غير اين صورت گفته مي شود A ≠ B ناميده مي شود مانند{A={20,3,5,70 و {B={3,2,5,70 كه A=B است ولي مي باشد.  

 

زير مجموعه يا جزئيت مجموعه :
هر گاه دو مجموعه A و B داشته باشيم بطوري كه هر عضو مجموعه B در مجموعه A وجود داشته باشد در اين صورت مجموعه B زير مجموعه اي از مجموعه A مي باشد و به صورت BCA نوشته شده وb زير مجموعه اي ازA خوانده مي شود.

مجموعه مرجع :
هر گاه زير مجموعه ها يا عضوهاي يك مجموعه مورد مطالعه قرار گيرد به آن مجموعه اصلي (مجموعه مادر( يا مجموعه مرجع مي گويند و با M نشان مي دهند و معمولاً به شكل مستطيل نمايش مي دهند.

 



اجتماع دو مجموعه :

منظور از اجتماع دو مجموعه A, B مجموعه ديگري است كه هر يك از اعضاي آن يا در مجموعه A و يا در مجموعه B و يا در هر دو مجموعه باشد.
 

متمم مجموعه :
هر گاه Mمرجع و A زير مجموعه اي از M باشد، مجموعه A' را كه عضوهاي آن عضوهايي از مجموعه مرجع مي باشند كه در مجموعه Aوجود ندارند. مجموعه متمم مجموعه A مي شود.
 

اشتراك دو مجموعه :
مجموعه اي كه عضوهاي آن از عضوهاي مشترك در مجموعه تشكيل شده باشد اشتراك دو مجموعه ناميده مي شود، اشتراك دو مجموعه A و B را به صورت مي نويسند و مي خوانند Aاشتراك B.
چنانچه اشتراك دو مجموعه تهي باشد آن دو مجموعه جدا از هم ناميده مي شوند.
 

تفاضل دو مجموعه :
تفاضل دو مجموعه A و B مجموعه اي است متشكل از همه عضوهاي مجموعه A كه عضو مجموعه B نيستند و تفاضل دو مجموعه A,B را به صورت A-B مي نويسند و مي خوانند A منهاي Bيا B ازA.
 

مجموعه با پايان :
هر گاه بتوان تعداد اعضاي يك مجموعه مانند A را با يك عدد طبيعي بيان كرد آن مجموعه با پايان است.
 

مجموعه بي پايان :
هر گاه مجموعه ي A با پايان نباشد، اين مجموعه بي پايان است. مجموعه ي تا بي پايان است.

 

فصل اول - بخش دوم: مجموعه های هم ارز( تمرينات و تست هاي كنكوري )



  فصل اول - بخش دوم: مجموعه های هم ارز( تمرينات و تست هاي كنكوري )

تمرينات
1 – مجموعه اعداد طبيعي فرد و زوج را در دو سطر بنويسيد و نشان دهيد كه اين دو مجموعه هم ارزند.

2 - هر كدام از احكام زير را كه درست است با نماد و هر كدام را كه نادرست است با × مشخص كنيد.
الف) مجموعه {1و0و1-} نسبت به عمل جمع بسته است.
ب) مجموعه {1و0و-1} نسبت به عمل ضرب بسته است.
ج) مجموعه اعداد طبيعي نسبت به عمل تفريق بسته است.
د) مجموعه z نسبت به عمل ضرب بسته است.


3 – هر كدام از احكام زير كه درست است با نماد و هر كدام نادرست است با نماد × مشخص كنيد.
الف- مجموعه هاي N و E هم ارزند.
ب) مجموعه هاي N و W هم ارزند.


4 - هر كدام از احكام زير را كه درست است با نماد و هر كدام كه نادرست است با × مشخص كنيد:

الف)E = N O

ب) = O ∩ E

E ∩ N = N ( ج

د) E = N N



  تست هاي كنكوري : بخش دوم


1 – كدام گزينه در مورد مجموعه اعداد طبيعي فرد و زوج نادرست است؟
1) مجموعه اعداد فرد نسبت به عمل جمع بسته است
2) مجموعه اعداد فرد نسبت به عمل ضرب بسته است
3) مجموعه اعداد زوج نسبت به عمل جمع بسته است
4) مجموعه اعداد زوج نسبت به عمل ضرب بسته است


2 – مجموعه اعداد طبيعي N، اعداد حسابي w و اعداد صحيح z بوده است. نتيجه نادرست كدام است؟
1)W (N W)

2)W (N ∩ W)

3)W (W Z)

4) W (N ∩ Z)


3 – اگر A و B دو زير مجموعه از اعداد طبيعي ، A متناهي (با پايان ) و B نامتناهي (بي پايان) مي باشد، كدام مجموعه الزاماً نامتناهي (بي پايان) است؟
1)' B ' A

2) ' A ∩ B
3) ' B A

4)' A' ∩ B


4 – اگر A مجموعه ارقام زوج طبيعي بين 1 تا 10 و مجموعه اعداد اول بين 1 تا 10 مي باشد. مجموعه چند زير مجموعه از مجموعه بيشتر دارد؟
1) 96

2) 126

3)48

4)98


5 – كدام مجموعه زير تهي است ؟
1) مجموعه اعداد طبيعي فرد بين 8 و10
2) مجموعه اعداد طبيعي زوج بين 9 و 11
3) مجموعه اعداد طبيعي مضرب 3 بين 13 و 15
4) مجموعه اعداد طبيعي مضرب 3 بين 14 و 16


6 – مجموعه A={106 + 1 , -106 , 10 7} با كدام يك از مجموعه هاي زير در تناظر يك به يك است؟

{-6 , -7}(1
{1,2,3,4,7}(2
{4,7,8}(3
{1,6,7,8}(4

7- اگر مجموعه مرجع مجموعه ي اعداد طبيعي , B={2,4,7}, A={n|n≥5} آنگاه B ' A برابر کدام است ؟

1){1,2,3,4,5,7}

3){1,2,3,4}
2){1,2,3,4,7}

4){1,2,3,4}


سوال جواب سوال جواب
1 1 6 3
2 3 7 2
3 1 8  
4 2 9  
5 3 10  
 
فصل اول - بخش سوم : توان

فصل اول - بخش سوم : توان

هر گاه بخواهيم عددي را چند بار در خودش ضرب كنيم به جاي اين عمل آن را به صورت توان مي نويسيم (عدد را نوشته و تعداد دفعات ضرب را بالاي عدد كمي سمت راست قرار مي دهيم.

5*5*5*5*5*5 = 56


5 را پايه و 6 را نما مي نامند. «5 به توان 6» و56 را عدد توان دار مي گوييم.
اگرR a باشد حاصل ضرب را به صورتa n مي نويسند و مي خوانند a به توان n يا «توان nام a» وa n را يك عدد توان دار و a را پايه و n را نما مي گويند.
هر گاه پايه عدد 10 باشد و بخواهيم به توان برسانيم حاصل آن بصورت زير است:

 


 

عامل هاي اول :
اگر در تقسيم عدد طبيعي a بر عدد طبيعي b باقي مانده صفر شود، در اين صورت b را يك مقسوم عليه يا يك عامل a مي گويند.
• اگر a,b,c اعداد طبيعي باشند و a=bc در اين صورت مي گويند عدد a بر اعداد b,c بخش پذير است و b,c مقسوم عليه هاي a يا عامل هاي a هستند.
• عدد اول : هر عدد طبيعي بزرگتر از 1 را كه غير از خودش و 1 مقسوم عليه ديگري نداشته باشد به آن عدد اول مي گويند. به عبارت ديگر هر عدد طبيعي كه فقط و فقط دو مقسوم عليه متمايز داشته باشد، به آن عدد اول مي گويند.
• عدد 1 نه اول است و نه تجزيه پذير (نه مركب)
• عامل هاي اول يك عدد ، يعني مقسوم عليه هاي آن عدد كه هر يك عدد اولند.
• وقتي يك عدد طبيعي را به صورت حاصل ضرب عامل هاي اول مي نويسند مي گويند آن عدد به عامل هاي اول تجزيه شده است.
• عامل هاي اول يك عدد :
• هر عدد طبيعي بزرگتر از يك كه عدد اول نباشد بصورت حاصل ضرب چند عدد اول تجزيه مي شود، اين چند عدد اول عاملهاي اول آن عدد مي باشند.

نكته اصلي حساب :
هر عدد تجزيه پذير را با راه حل هاي مختلف و صرف نظر از ترتيب عامل ها، تنها به يك شكل به صورت حاصل ضرب عامل هاي اول تجزيه مي شود.

مجذور كامل :
عدد طبيعي n را مجذور كامل مي گويند. هر گاه پس از تجزيه N به عامل هاي اول نماي هر يك از عامل ها زوج باشد.


مقسوم عليه مشترك :
هر گاه عدد طبيعي a,b بر d بخش پذير باشند عدد d را مقسوم عليه مشترك a,b مي نامند.

بزرگترين مقسوم عليه مشترك دو عدد :
دو عدد طبيعي a,b را در نظر بگيريم. مقسوم عليه مشتركي كه از اين دو عدد، از همه مقسوم عليه هاي مشترك بزرگتر باشد، بزرگترين مقسوم عليه مشترك دو عدد a,b مي نامند و بزرگترين مقسوم عليه مشترك دو عدد با نماد ب م م و يا بزرگترين مقسوم عليه مشترك دو عدد a,b را با (a,b) نمايش مي دهند.

كوچكترين مضرب مشترك دو عدد :
كوچكترين مضرب مشترك عددهاي طبيعي a,b را با نماد {a,b} يا ك م م نمايش مي دهند. مضرب مشتركي را كه از همه مضرب هاي مشترك a,b كوچكتر باشد كوچكترين مضرب مشترك دو عد مي گويند.


تعيين ب. م. م و ك.م.م اعداد با استفاده از تجزيه عوامل اول :
هر گاه دو عدد را حاصلضرب عوامل اول تجزيه نماييم .
براي محاسبه ب.م.م. از هر دو عامل مشترك آن را كه نماي كوچكتر دارد اختيار كرده و در هم ضرب مي نمائيم.
براي محاسبه ك.م.م از هر دو عامل اول مشترك آن را كه نماي بزرگتر دارد اختيار كرده و عوامل غيرمشترك را هم عيناً مي نويسيم و در هم ضرب مي نمائيم.

فصل اول - بخش چهارم :‌مجموعه اعداد گويا


  ‌مجموعه اعداد گويا

 


مجموعه اعداد گويا مجموعه اي است از اعداد كه آن را بصورت كلي زير مي توان نوشت :

Q ={ X= a/b | (a,b) Z , b ≠ 0 }


مجموعه اعداد گويا عضو ابتدا و انتها ندارد.
مجموعه اعداد گويا نسبت به عمل تقسيم بسته نيست، زيرا : صفر عضوي از مجموعه اعداد گويا است ولي ( 0/ عدد ) معني ندارد.
سعي شود همراه مخرج عدد گويا مثبت باشد.

-a/b = a/-b = -(a/b)


دو عدد گويا مساوي :
هر گاه صورت و مخرج عدد گويايي را در عددي (مخالف صفر) ضرب و يا به عددي (مخالف صفر) تقسيم كنيم عدد گويا تغيير نمي كند و عدد گويايي مساوي عدد گوياي اولي بدست مي آيد يعني :



اعداد گوياي بين دو عدد گويا :
بين دو عدد طبيعي متوالي يا دو عدد صحيح متوالي ، عدد طبيعي يا صحيح وجود ندارد. اما درمورد اعداد گويا اين مطلب درست نيست. بين هر دو عدد گوياي متمايز بي شمار عدد گويا وجود دارد.
مثلاً عدد 4/1 يكي از اعداد گويا بين صفر و يك است و اين مطلب را به صورت 1<4/1>0 مي نويسند، و يا 3/1 - يكي از اعداد گويا بين 4/1 - و 2/1 - است و بصورت

4/1- > 3/1 - > 3/2 - مي نويسند.

ميانگين دو عدد گويا :

يعني ميانگين دو عدد گويا متمايز بين آن دو عدد قرار دارد.
هر عدد گويا نظير a /b كه صورت و مخرج آن عامل مشترك نداشته باشند عدد گوياي تحويل ناپذير مي نامند.

a  b =1 یا (a , b)=1

نمايش اعشاري اعداد گويا ( تحويل ناپذير)
اعداد گويا سه نوع هستند.

نوع اول :

در مخرج كسر پس از تجزيه به عاملهاي اول فقط عاملهاي 2و5 وجود دارد. در اين صورت اگر صورت كسر را به مخرج آن تقسيم كنيم پس از چند رقم اعشار باقيمانده تقسيم صفر مي شود.
در اين صورت گفته مي شود عدد گويا قابل تبديل به كسر اعشاري تحقيقي يا مختوم مي باشد.

نوع دوم:

در مخرج کسر پس از تجزیه کردن به عامل های اول عامل های 2 و 5 وجود ندارد . در این نوع اعداد گویا چنانچه صورت را به مخرج تقسیم کنیم به باقیمانده صفر نخواهیم رسید وخارج قسمت حقیقی بدست نمی آید ، بلکه در خارج قسمت بعد از ممیز رقم یا ارقام مرتب تکرار میشوند .این نماد را نماد اعشاری متناوب ساده می نامند .


نوع سوم :
چنانچه كسر پس از تجزيه كردن به عامل هاي اول عامل هاي 2و 5 و ساير عوامل اول وجود داشته باشد در اين صورت خارج قسمت بعد از مميز غير از ارقام دوره گردش ارقام ديگري قبل از دوره گردش وجود دارد كه تكراري نمي شوند و باقيمانده هرگز صفر نخواهد شد. اين عدد را عدد اعشاري متناوب مركب نامند.


تذكر : در حالت (1) اگر a را بر b تقسيم كنيم وعمل تقسيم را ادامه بدهيم باقيمانده صفر خواهد شد و در حالت (2) و (3) اگر a را بر b تقسيم كنيم و عمل تقسيم را ادامه بدهيم باقي مانده هيچوقت صفر نخواهد شد.


در تبديل عدد اعشاري متناوب به كسر متعارفي :
هر عدد اعشاري متناوب را مي توان به صورت يك كسر گويا (كسر متعارفي نوشت) براي اينكار به ترتيب زير انجام مي دهيم.
1) آن عدد را مساوي x قرار مي دهيم (a)

  2) طرفين رابطه (a) را در 10 k ضرب مي كنيم. ( k تعداد ارقام غيرگردش است) (b)

3) طرفين رابطه ي ( b) را در 10 ضرب مي كنيم ( p‌ تعداد ارقام گردش است) (c )
4) رابطه b‌را از c كم مي كنيم و سپس x را بدست مي آوريم و ساده مي كنيم.


تبديل عدد اعشاري تحقيقي به كسر گويا (كسر متعارفي)

      براي اين كار كافي است كه كسر متعارفي بنويسيم كه صورت آن ارقام اعشاري بعد از مميزمخرج آن 10 n

باشد (تعداد ارقام بعد از مميز است)


تبديل كسر اعشاري متناوب ساده به كسر متعارفي :
براي اين كار كسري مي نويسيم كه صورت آن دوره تناوب و مخرج آن تعدادي 9 به تعداد ارقام دوره تناوب باشد.


تبديل عدد اعشاري متناوب مركب به كسر متعارفي :
براي اين كار كسري كه مي نويسيم كه صورت آن يك دوره تناوب و غيرتناوب منهاي يك دوره غير تناوب باشد و مخرج آن تعدادي 9 (به تعداد ارقام دوره تناوب و جلوي آن تعدادي صفر به تعداد ارقام دوره غيرتناوب باشد)

مجموعه اعداد حقيقي :
مي دانيم هر عدد گويا مي شود و به صورت يك عدد اعشاري (تحقيقي – متناوب) نوشته و هر عدد اعشاري يك عدد گويا است.
حال به عدد اعشاري 20200200020000/0 توجه كنيد كه بعد از مميز عددهاي 2 و صفرها به طريقي تكرار شده اند ولي هيچ شناختي به عدد اعشاري متناوب ندارد. يعني اين يك عدد اعشاري متناوب نيست. پس اين يك عدد غيرگويا است. اين عدد را يك عدد گنگ يا (اصم) مي نامند.

تعريف : هر عدد اعشاري كه حقيقي و متناوب نباشد را يك عدد اصم مي گويند. مانند:

Π = 3 / 141592633589793

√2 = 1/414213
℮ = 2 / 71...

مجموعه اعداد گنگ (اصم) :
همه ي اعداد اصم مجموعه اي را تشكيل مي دهند كه به آن مجموعه اعداد گنگ مي نامند و با Q c نشان مي دهند.


مجموعه اعداد حقيقي :
همه ي اعداد گويا و اصم مجموعه اي را تشكيل مي دهند كه به آن مجموعه اعداد حقيقي مي گويند و با k نشان مي دهند . پس :
 

R = Q Q c
 

 

 


  نماد علمي :

 

به تساوي روبرو توجه كنيد:
 

0/3456 = 3/456 * 10-3

0/00007 =7 * 10-5

1382 = 1/382 *103

700000 = 7 * 105

همه اعداد فوق برابر است با حاصل ضرب يك عددبين 1و10 و توان مناسبي از 10، گويند اعداد فوق به صورت نماد علمي نوشته شده است.
براي جلوگيري از اشتباه در عمليات و آسان خواندن اعداد بسيار بزرگ و اعداد بسيار كوچك از نماد علمي استفاده مي كنند.
 

      يعني اينگونه اعداد را به صورت d * 10 n مي نويسند كه در آن  1≤ d , d < 10 ,  n z  

 مي نويسند كه 1 اين نمايش اعداد را نمايش علمي اعداد يا نماد علمي اعداد مي گويند.
 

براي نوشتن يك عدد به صورت نماد علمي از قرارداد زير استفاده مي كنيم:
الف) اولين رقم غير صفر عدد مذكور را از سمت چپ مشخص مي كنيم.
ب) مميز را در سمت راست همان عدد قرار مي دهيم
ج)اگر مميز از سمت راست به چپ حركت كند به تعداد ارقام به توان 10 اضافه مي شود و اگر مميز از چپ به راست حركت كند به تعداد ارقام از توان 10 كم مي شود.
 

678910/ = 6/78910 * 10 5

0/000623 = 6/23 * 10-4

 

     فصل دوم - بخش اول : چند جمله ايها



  فصل دوم - بخش اول : چند جمله ايها

يك جمله اي ها :
همه ي اعداد، همه حروف (متغیر ها) و تركيب اين دو با عمل ضرب و با عمل توانهاي صحيح نامنفي را يك جمله اي مي گويند.
به عبارت ديگر : يك جمله اي بر حسب متغير X به صورت axn تعريف مي شود كه در آن a يك عدد حقيقي و n يك عدد صحيح نامنفي است. a را ضريب عددي مي نامند.

 

درجه ي یک جمله اي :
در يك جمله axn و a 0و عدد صحيح نامنفي n را درجه يك جمله اي مي نامند. به عبارتي توان هر متغير را درجه يك جمله اي نسبت به آن متغير مي گويند.
-حاصل ضرب يك چند جمله اي ، يك جمله اي است، يك جمله اي حاصل خلاصه شده را يك جمله اي استاندارد مي گويند.
اگر يك جمله اي چند متغير داشته باشد، معمولاً به آن يك جمله اي چند متغيره مي گويند.
درجه يك جمله اي با چند متغير: مجموع توان هاي متغيرهاي تشكيل دهنده آن يك جمله اي را درجه يك جمله اي نسبت به تمام متغيرها مي نامند.

 

يك جمله اي هاي متشابه :
دو يك جمله اي را متشابه نامند كه اختلاف آنها فقط در ضريب عددي آنها باشد.
يك جمله اي هاي متشابه


يك جمله اي هايي كه متشابه نيستند.

a2x , ax2


ضريب يك جمله ايها :
هر گاه بخواهيم دو يك جمله اي را در هم ضرب كنيم به ترتيب زير عمل مي نمائيم.
حاصل ضرب ضريب ها را ضريب حاصل ضرب قرار مي دهيم.
از حروف مثل هم يكي را نوشته و جمع توانهاي آنها را توان آن حرف در حاصل ضرب قرار مي دهيم.
هر حرفي را در يكي از جملات وجود دارد و در ديگري نيست عيناً در حاصل ضرب مي نويسيم. به عبارت ديگر :

a * m . bxn = abx m + n


به توان رساندن يك جمله ايها:
هر گاه بخواهيم يك جمله اي را به توان n برسانيم به ترتيب زير عمل مي نمائيم.
ضريب عددي يك جمله اي را به توان n مي رسانيم و ضريب عددي جمله حاصل توان قرار مي دهيم.
توان هر يك از حروف يك جمله اي را در n ضرب مي كنيم و توان همان حرف در جمله حاصل توان قرار مي دهيم.


چند جمله اي :
مجموع چند يك جمله اي غيرمتشابه به يك چند جمله اي را تشكيل مي دهند.

 

چند جمله اي استاندارد (متعارف)
هر گاه جملات يك چند جمله اي بر حسب قواي نزولي يكي از متغيرهاي آن چند جمله اي (از بزرگ به كوچك) نوشته شده باشد آن چند جمله اي استاندارد يا متعارف ناميده مي شود.


جمع چند جمله ايها :
چند جمله ايها را مي توان با هم جمع كرد. براي اين كار جمله هاي متشابه آن ها را با هم جمع مي كنيم. در حاصل جمع چند جمله اي ها، جملاتي كه ضريب صفر دارند حذف مي كنيم.


تفريق چند جمله ايها :

قرينه يك جمله اي ، يك چند جمله اي است كه مجموع آن با چند جمله اي داده شده برابر صفر باشد، به عبارت ديگر اگر علامت همه ضرايب عددي، يك چند جمله اي را تغيير دهيم چند جمله اي بدست آمده، قرينه چند جمله اي داده شده است.
براي تفريق كردن در چند جمله اي قرينه، چند جمله اي دوم را اول جمع مي كنيم. به عبارت ديگر چند جمله اي اول را مي نويسيم. عمل تفريق را به جمع تبديل مي كنيم، علامت همه ي جمله هاي چند جمله اي دوم را عوض مي كنيم، سپس عمل جمع را انجام مي دهيم.


خاصيت توزيع پذيري ضرب نسبت به جمع :
خاصيت توزيع پذيري ضرب نسبت به جمع را در دوره راهنمايي خوانده ايد. اما براي يادآوري تكرار مي كنيم:

X(y+z)=xy+xz (y+z)x=yx+zx
X(y+z+t)=xy+xz+xt
(x+y)(z+t)=x(y+t)+y(z+t)=xy+xt+yz+yt
 

ضرب چند جمله اي ها :
از خاصيب توزيع پذيري براي ضرب كردن يك جمله اي در چند جمله اي ديگر استفاده مي كنيم.

تقسيم چند جمله اي ها :
در تقسيم :
a را مقسوم و b را مقسوم عليه و c را خارج قسمت و R را باقيمانده مي گويند و تقسيم فوق را بصورت a=bc+R نیز می نویسند.

در تقسيم چند جمله ايها همين نامگذاري برقرار است و مراحل زير را داريم :

 

الف) تقسيم يك جمله اي (مقسوم) بر يك جمله اي ديگر (مقسوم عليه):

      در اين حالت از قاعده استفاده مي كنيم.


ب) تقسيم چند جمله اي ها بر يك جمله اي :

      در اين حالت از قاعده استفاده مي كنيم.


ج)تقسيم چند جمله اي (مقسوم) بر چند جمله اي ديگر (مقسوم عليه)
وقتي درجه مقسوم از درجه مقسوم عليه كوچك تر نيست به صورت زير عمل مي كنيم:


1) مقسوم و مقسوم عليه را به فرم استاندارد مي نويسيم.
2) اولين جمله مقسوم را بر اولين جمله مقسوم عليه تقسيم مي كنيم تا اولين جمله ي خارج قسمت بدست آيد.
3) اولين جمله ي خارج قسمت را در مقسوم عليه ضرب مي كنيم.
4) قرينه حاصل مرحله (2) را با مقسوم جمع مي كنيم.
5) به حاصل مرحله ي (4) توجه مي كنيم. اگر درجه آن كمتر از درجه مقسوم عليه باشد تقسيم پايان مي پذيرد و حاصل مرحله (4) باقي مانده است. در غير اين صورت حاصل مرحله (4) به عنوان مقسوم در نظر گرفته مراحل فوق را دوباره از 2 تا 5 تكرار مي نمائيم.

فصل دوم - بخش دوم : اتحادهاي جبري

  فصل دوم - بخش دوم : اتحادهاي جبري

اتحاد يك تساوي جبري است كه به ازاي جميع مقادير متغير برقرار است .


اتحادهاي مهم :

مربع مجموع دو جمله :

1)(a + b)2 = a2 + 2ab + b2                               (a,b R)

مربع تفاضل دو جمله :

2)(a-b)2 = a 2- 2ab + b2                                  (a,b R)

اتحاد مزدوج :

3)(a + b )(a - b) = a2 - b2                                (a,b R)

اتحاد جمله مشترك :

4)(x + a)(x + b) = x 2+ (a + b)x + ab                (a,b R)

اتحاد مربع مجموع سه جمله :

(a + b + c)2 = a2 + b2 + c2 + 2ab + 2ac + 2bc    (a, b R)

مجموع مكعب هاي دو جمله :

(a + b) (a 2-ab + b2) = a3 + b3                            (a,b R)

تفاضل مكعب هاي دو جمله :

(a - b)(a 2+ ab +b2) = a3 - b3                              (a,b R)

با استفاده از اتحادها حاصل ضرب و حاصل توان بعضي ازعبارات به سادگي محاسبه مي شود.
 



  تمرين ها ( صفحات 60و61) بدون پاسخ :

1 – حاصل هر يك از عبارت هاي زير را با استفاده از اتحادها بنويسيد.

الف) (x - 1)2

2 – هر يك از عبارت هاي زير را ساده كنيد.

الف)

(2x + y)(4x2 - 2xy + y2)

 


(a - a2)(a2 + a3 +a4)

3 – در جاهاي خالي عبارت مناسب قرار دهيد.

الف)

(...+1)2 = x 2+ 1 + ....

 

ب)

(2x - ...) 2= ... - 12x + ....

4- هر يك از اتحادهاي زير را ثابت كنيد:

الف)

 (x - y)2 = (x + y)2 - 4xy

 

ب)

(1-x)(1+x)(1+x2)(1+x4)(1+x8) = (1-x16)


5- با استفاده از 3(a - 1)حاصل 9993 را بدست آوريد.

6 – اگرx + y = p , y =pمطلوب است تعيين مقادير:

الف) x 2+ y2

ب) x3 + y3

ج) (x - y)2

تمرين هاي تكميلي :




1- به فرض اينكه a=1+b باشد حاصل ضرب زير را تعيين كنيد.

p= (a+b)(a2+b2)(a4+b4)(a8+b8)...(a 2n -1 + b2n

نظرات شما عزیزان:

shايستگاه هنر
ساعت9:33---27 دی 1391
بلينكم لينكي

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه: